در امتداد شب



29 فیلم سینمائی

24 فیلم خانوادگی

4 فیلم صحنه ای

1 فیلم سكسی

 

آمار و كارنامه بازیگری گوگوش در سینمای ایران چنین است.گوگوش در سینمای ایران در 29 فیلم سینمائی به نمایش درآمده، ایفای نقش کرده که 24 فیلم این هنرمند ، فیلمهای "خانوادگی" و محسوب شده و  تنها 4 فیلمش با اینکه غیر خانوادگی هم نیست ولی دارای چند ثانیه از حضور نیمه عریان و تمام عریانش بوده اما در مجموع بازیگری خود  فقط 1 فیلم  ی بازی کرد که در امتداد شب نام داشت و با همین یک فیلم نامش و نام فیلم را تا همیشه در تاریخ سینمای ایران زنده نگه داشت و چنین کسی در سینمای ایران و جهان نیامده و نبوده که فقط با بازی کردن در یک فیلم با صحنه های ی بتواند این کار را انجام دهد. فیلمی كه عنوان پرفروشترین فیلم تاریخ سینمای ایران از آغاز تا امروز را دارد و پربیننده ترین فیلم تاریخ سینمای ایران.این فقط به لیاقت و هنر گوگوش مربوط میشود. در حالیکه در آن زمانها خیلی از بازیگران زن سینمای ایران در صحنه های ی بازی کردند و اصلا همه فیلمهایشان اینگونه بود ولی هیچکدام نتوانستند ذره ای به جایگاه گوگوش حتی نزدیک هم شوند.

 

 

اولین فیلمش " فرشته فراری" و آخرین فیلمش " در امتداد شب" نام داشت. در امتداد شب فیلمی بود که عنوان پرفروشترین فیلم تاریخ سینمای ایران را در سینمای قبل از انقلاب پیدا کرد و  این فیلم هم در آن زمان و هم تاکنون پرفروشترین فیلم ایرانی از زمان آغاز تولید فیلم تا زمان حال بوده است که همه ی افتخارش تمام و کمال در دستان گوگوش است و فقط متعلق به اوست.

 

گوگوش، نوزده ساله بود كه در فیلمی به نام"سه دیوانه" بازی كرد. این فیلم سیزدهمین فیلمی بود كه گوگوش در آن بازی كرد و  اولین فیلمی بود كه در یك صحنه از فیلم (در حمام) تصویر عریان او به نمایش درآمد. 

 

 اما مردم برای اولین بار تصویر نیمه ی گوگوش را در سر در سینماها و بر روی پوستر فیلم " طلوع" هنگام نمایش این فیلم دیدند. او برای دومین بار در یک فیلم سینمائی، در  صحنه ای از فیلم عریان شد و در بازیگری هم خیلی خوش درخشید. طلوع، دو سال بعد از فیلم سه دیوانه به نمایش درآمد.


 



در همان زمان نمایش"طلوع" یك فیلم دیگر هم از گوگوش به نمایش درآمد به اسم"پنجره "كه در این فیلم کاملا در یک صحنه و شد.

 

یك سال بعد از فیلم "پنجره"، گوگوش در فیلمی به نام"آسمون بی ستاره" بازی كرد كه این بار در یك صحنه فیلم بدون شدن ولی معاشقه ای اجباری شد.

 

از

 

 

اما حکایت فیلم " در امتداد شب" او با همه آثارش و همه آثار سینمای ایران فرق داشت. گوگوش در این فیلم تنها فیلمی بود که به خودِ واقعی اش خیلی شبیه بود و به گفته برخی، بیشتر صحنه ها قصه ی زندگی شخصی اش بود. اینکه گوگوش در این فیلم از خانه خود و اتاق خوابش برای فیلمبرداری استفاده کرد و حتی ماشین بنز مورد استفاده در فیلم هم ماشین شخصی خودش بود به این موضوع کمک نموده بود.

 

 

گوگوش برای اولین بار به طور کامل و تمام در این فیلم عریان شد. هم عریان شد و هم در صحنه های کاملا ی حاضر شد. در امتداد شب برعکس همه ی فیلمهای از این نوع سینمای ایران بود. اکثر فیلمهای صحنه دار سینمای ایران شامل صحنه های و انجام بدون رضایت بود و  معمولا چاشنی جذابیت فیلم بود و ربط اصلی به داستان فیلم نداشت و یا اگر اینطور نبود آغاز کننده ی عشق و ، مرد بود. اما در این فیلم هم تمامی صحنه های عاشقانه و ی در مسیر داستان بود و معنی درست از عشق و تصویر شد و هم اینکه این زن داستان بود که با دلربائی ها و بکارگیری خصلتهای نه ، عشقش را آغاز کرد. عشقی که به درستی و زیبائی به پیوند خورد.

 

 

 


 نگاهی به ویدئو كلیپ های آلبوم اعجاز گوگوش - قسمت اول

 

گوگوش خواننده- بازیگر مشهور ایرانی، برای آلبوم اعجاز از بهار سال 92 تا پائیز امسال تاکنون 7 ویدئو کلیپ ارائه کرده است که به ترتیب پخش اینگونه بوده است:هیاهو/ اعجاز/ نگو بدرود/ بی من و تو/ نمیدونی/ نقطه پایان/ برای من

 

فضا و کیفیت این کلیپها جدا از کلیپهای رایج ایرانی است که اکثرا تهیه و پخش میشود و اکثرا شکل سینمائی دارد. خود خواننده جزء اصلی داستان است و خودش در صحنه ها حاضر است و در کنار بازیگران کلیپ جای دارد نه جدای از آنها که او در صحنه ای بخواند و بازیگران کلیپ و داستان در صحنه هائی جدا باشند و بعد صحنه ها بیکریگر متصل گردد. در این ویدئوهای زیبا و متفاوت از قبل در ویدئوهای گوگوش بطور دقیق تر، گوشه هائی از هنر بازیگری گوگوش بعنوان یکی از مطرحترین و بهترین هنرپیشه های تاریخ سینمای ایران هم نشان داده شده است که چقدر زیبا و با کیفیت بالایی نشان میدهد که یک بازیگر حرفه ای است و باید تاسف ها خود که سینمای ایران از چنین هنرمندی بی بهره است.

 

گوگوش در این هفت ویدئو موضوع اصلی عشق را همانطور که خودش گفته است موضوع اصلی ترانه های این آلبومش هست تصویر کرده است. جالب توجه این است که او این فرصت و جسارت عالی را این بار داشته تا نگاه شخصی اش از عشق و دوست داشتن را بیان نماید. غیر از ویدئوی هیاهو که متفاوت با سایر ویدئوها است و همچنین ویدئو كلیپ " برای من "، پنج ویدئوی دیگر دو موضوع کلی دارند: عشق و اروتیسم. اروتیسم مفهوم نهائی عشق است یعنی ایجاد یک رابطه ی با جاذبه و هیجان خاص در بیننده . گوگوش به زیبائی و متفاوت،این بار به وضوح توانسته علائق و نگاه شخصی اش از عشق را در این ویدئوها تصویر کند.

 

 

 

اعجاز

 

در ویدئو کلیپ اول پخش شده آلبوم جدیدش به نام اعجاز بیشتر مفهوم عشق بیان شده که خود این هنرمند در صحنه ای به مهر و عشقی والا بوسیده میشود. عشقی مادر و فرزندی و همسری .

نمیدونی

 

در " نمیدونی" با تیپ مدرن و امروزی گوگوش مواجه ایم  که کار یک طنز خاصی هم چاشنی کار دارد و مرد  عاشق سنتی با زن مدرن و شیک امورزی تقابل جالبی را درست کرده اند.در این ویدئو گوگوش همراه و در کنار گروه رقصنده هاست.

 

نقطه پایان

 

در ویدئوی " نقطه پایان" با تیپ کلاسیک و مدل فیلمهای قدیمی سینمای جهان مواجه ایم و  به سبک همان فیلمها شاهد رد و بدل شدن بوسه آتشین قهرمانان زن و مرد فیلم هستیم. کلاس و سطح بازیگری گوگوش در این آثار سیاه و سفید و کلاسیک کاملا واضح است.

 

 

نگو بدرود

 

برعکس ویدئوی قبلی، در کلیپ دوم آلبوم یعنی نگو بدرود صحنه هائی به تصویر کشیده شده که تا بحال در هیچ کلیپی ایرانی دیده نشده و شامل صحنه های معاشقه از سوی بازیگران کلیپ میباشد که گوگوش بخوبی و به صراحت علایق خود را از مفهوم عشق در این کارهایش بیان داشته است بدون اینکه بخواهد از حضور این صحنه ها در ترانه ی کلیپش هراسی داشته باشد. داستان زن داستان در کلیپ نگو بدرود که در صحنه های عاشقانه حضور دارد و در خاطراتش خاطره های قدیمی عاشقانه با مردی که اکنون به او خیانت کرده است را از زبان گوگوش میشنویم.( توضیح لیدا جان مدیر وبلاگ گلبانوی ترانه: گوگوش نقش روح مادر آن دختر جوان را بازی میکنه که به خاطر اینکه دخترش در عذابه به همراه یک فرشته ی همراه که اون پیر مرده باشه به زمین بر می گرده تا شاهد سرنوشت دخترش باشه.و در اول ویدیو گوگوش رو با لباس سفید میبینیم ولی در اخر که دخترش به عشقش میرسه گوگوش رو با لباس سرتاسر سفید و با لبخند رضایت میبینیم که به همراه اون فرشته بر میگرده به اون دنیا.) 

بی من و تو

 

اما در ویدئوی سوم با نام  بی من و تو  که شعر آن متعلق به شاعر بزرگ مولانا میباشد گوگوش آهنگساز هست و این جسارت را کرده که مفاهیم عاشقانه ی قدیمی را در فضای امروزی بگوید و در اوایل این ویدئو صحنه های زیبائی از عاشقانه های یک مرد و زن دیده میشود  و عادت بیننده را میشکند که عادت کرده در تصاویر موسیقیهای با این نوع شعرها تصاویر تکراری و سطح پائین ببیند. بخصوص که صحنه های عاشقانه به سمت صحنه های اروتیک و معاشقه ای میرود که این از امتیازهای نگاه گوگوش به عشق  است که تا حالا در هیچیک از ویدئوهای قبلی تر خود، تجربه و بیانش نکرده بود.

 

* خاطره و شخصی گوگوش:

 

هیاهو

 

 

اما ویدئوی " هیاهو " داستانی متفاوت با سایر کلیپهای تاکنون ساخته شده برای آلبوم اعجاز دارد و هیچ کسی جز خود گوگوش در تمامی صحنه ها ظاهر نشده و داستان خودش و خاطرات ترانه های خاطره انگیزش را میگوید. گوگوش از 5 نوع پوشش و آرایش در این ویدئو استفاده نموده است که یکی از بهترین آن که مناسبتر از بقیه پوششهای گوگوش در کل این کلیپ است، لباسی به رنگ جذاب و نه ی بنفش-صورتی رنگ است. این تیپ گوگوش، تنها مدلی بوده است که گوگوش از آن برای عکاسی از چهره در داخل استودیو " عکس پرتره "از خودش انتخاب نموده و عکس آتلیه ای از آن تهیه کرده است و همین مدل لباس هم در مصاحبه اش با مجله جوانان استفاده شده است که نشان میدهد خود گوگوش نیز از میان همه مدلهایش در این ویدئو کلیپ، بیشتر به همین مدل بسیار شیک از خود علاقه مند بوده است.

 

برای من

ویدئو كلیپ " برای من " در همه ویدئوهای این آلیوم گوگوش متفاوت تر می باشد و میتوان گفت كه یك كار شخصی گوگوش است و با داستانی از عشق و آدمها مواجه نیستیم  و هر چه هست فقط خود گوگوش است و با احساسش آشنا میشویم كه عشق را بازگو میكند.


آنهائی كه اهل خواندن مجلات سینمائی و معتبرترین مجله سینمائی ایران بعد از انقلاب یعنی ماهنامه فیلم هستند بخوبی میدانند كه آقای گلمكانی سردبیر مجله برای هر فیلمی مطلب نمینویسد. نوشته ایشان كه چندین سال قبل در مجله فیلم منتشر شد چنین است:

 

در امتداد شب، فیلمی زیرکانه و هوشیارانه است که اکثریت عامه تماشاگران را نشانه گرفته و سازنده‌اش با مهارت یک صنعت‌گر، درست به هدف زده است. فیلم در زمستان 1356 روی پرده آمد و با چهارمیلیون تومان فروش، رکورد ریالی فروش فیلم‌های ایرانی در تهران را شکست؛ رقمی که در طول تاریخ سینمای ایران مبنای تعیین جایگاه فیلم‌ها در جدول فروش بوده است.

در این سینما هیچ‌گاه آماری از تعداد تماشاگران فیلم‌ها حتی در تهران هم نبوده است. از شهرستان‌ها که رقم ریالی فروش‌ها هم به‌ندرت قابل دسترسی است. توضیح دلایلش هم به درازا می‌کشد. کنجکاوان برای به‌دست آوردن آمار تماشاگران فیلم‌ها در تهران، رقم فروش را تقسیم بر متوسط قیمت بلیط سینماها می‌کنند که به دلایل روشن، رقم دقیقی نیست.

در زمستان 1356 حداکثر بهای بلیط سینما چهل ریال بود و اگر حتی با توجه به بلیت‌های بیست‌ و سی ریالی نخواهیم میانگین بگیریم، در امتداد شب در تهران 5/3 میلیونی بیش از یک میلیون نفر تماشاگر داشت. چنین رقمی فروش یک فیلم را با بلیت‌های سه‌هزارتومانی می‌تواند به سه میلیارد تومان برساند!

از فروش در امتداد شب در شهرستان‌ها حتی رقمی تقریبی هم در دست نیست، اما در آن سال‌ها طبق یک فرمول تجربه‌شده، رقم کل فروش شهرستان‌ها را هم به‌طور تقریبی معادل فروش تهران محاسبه می‌کردند. این رقم فروش در یک دوره حدودأ یک ساله به دست می‌آمد که فیلمی در همه شهرهای کوچک و بزرگ روی پرده برود؛ درآمد اکران‌های بعدی هم حکم آب‌باریکه‌ای داشت و چشمه‌ای بود که بسته به جذابیت‌های فیلم، می‌شد تا چند سال از آن برداشت کرد و رقم این یکی که به هیچ وجه قابل محاسبه نبود.

در امتداد شب که عمرش به اکران دوم کفاف نداد، اما به نظر می‌رسد که با آغاز خیزش‌های انقلابی از اوایل سال 1357، این فیلم حتی دور اول اکرانش در شهرستان‌ها را هم نتوانست به پایان برساند. با این حال گفته می‌شود در امتداد شب به دلیل شهرت و محبوبیت زن بازیگر اصلی‌اش فیلم پربیننده‌ای در کشورهای منطقه و به‌خصوص در جمهوری‌های شوروی بود که برخی از آن‌ها فارسی‌زبان‌اند. و البته آماری از این بخش از فروش فیلم هم وجود ندارد؛ ضمن این که تحولات انقلاب باعث شده بود فیلم بی‌صاحب بماند و بعید است حتی بخشی از درآمد فیلم به تهیه‌کننده‌اش رسیده باشد.

در امتداد شب ترکیبی به‌روز از فرمول‌های موفقی بود که امتحانش را در سینمای ایران پس داده بود. استفاده از محبوب‌ترین خواننده زمان (با اجرای چند ترانه) در کنار بازیگر خوش‌سیمای جوانی که یکی‌دو سال پیش از آن با سریال دایی‌جان ناپلئون به شهرت و محبوبیت رسیده بود (و هم‌زمان با نمایش این فیلم برای دومین بار در حال پخش بود)، داستانی سانتیمانتال با تصویرهای خوش آب‌ورنگ به همراه مقداری انتقاد رقیق اجتماعی/ فرهنگی و متلک به ازما بهتران و فساد اخلاقی بالایی‌ها.

فیلم اشاره‌های دوری به زندگی خصوصی گوگوش هم دارد؛ پروانه - خواننده این فیلم - هم از همسرش جدا شده و فرزندی از او دارد که با شوهرش زندگی می‌کند. این قضیه هم با توجه به کنجکاوی همیشگی نسبت به زندگی خصوصی ستاره‌ها، یکی دیگر از جذابیت‌های فرعی فیلم بود.

در امتداد شب، هم رؤیاپردازی دوره گنج قارون را دارد و هم تلخی سینمای اجتماعی پس از قیصر را. مثل آثار رؤیاپرداز دهه 40 به نوعی پیام آشتی طبقاتی می‌دهد و دو شخصیت از دو جایگاه اجتماعی متفاوت و دور از هم را پیوند می‌دهد و مثل سینمای موج نو، با تلخی و مرگ قهرمانش به پایان می‌رسد. اطلاق عنوان قهرمان به بابک (سعید کنگرانی) البته دشوار است. او نه جلوه‌های مردانگی و صلابت و پایمردی قهرمانان دوره گنج قارون را دارد و نه خشونت و تلخی و ویژگی‌های سنتی قهرمانان پس از قیصر را. او آدمی ظریف و شکننده است که ویژگی‌های عمومی جوانان شهری زمان خود را دارد. حتی اسمش هم شباهتی با قهرمانان دوره‌های گنج قارون و قیصر ندارد. غم‌های دل‌پذیر» مورد علاقه نسل جوان آن سال‌ها که بارزترین جلوه‌اش را در موسیقی جوان‌پسند آن دوره داشت، عصاره سانتیمانتالیسم تلخ و تراژیک در امتداد شب است. این امر زمان‌سنجی دقیق و موفق سازنده فیلم را نشان می‌دهد. اگر با مسامحه به شخصیت‌های نخست هر فیلمی عنوان قهرمان بدهیم، قهرمان در امتداد شب بیش‌تر شبیه قهرمان‌های فیلم‌های دو دهه اخیر سینمای ایران، و جوانی آسیب‌پذیر است که بیش از آن که نقطه اتکای اطرافیانش باشد به کمک دیگران نیاز دارد. البته یکی‌دو جا او با خواننده محبوب و رؤیایی‌اش یکی‌به‌دو هم می‌کند و خودش و جوانانی مثل خودش را ملامت می‌کند که بت و ستاره‌ای همچون پروانه دارند. این هم از همان جاذبه‌های هوشیارانه‌ای است که فیلم‌ساز تعبیه کرده تا اندکی به مخاطب جوانش که با بابک هم‌ذات پنداری می‌کند، اعتماد به نفس بدهد و ضمنأ با موج ملایم اعتراض‌های اجتماعی زمان، همراهی ملایمی نشان بدهد.

در امتداد شب به نوعی تحقق رؤیاهای جوانان آن دوره است که گوگوش ستاره رؤیاهای‌شان بود اما با رقم زدن مرگ بابک، مدعی نوعی واقع‌بینی هم می‌شود که البته بیش از آن که رنگ اجتماعی داشته باشد جنبه تقدیری دارد. بابک هم بدون آن که از جایگاه اجتماعی‌اش با پروانه روبه‌رو شود، از منظری احساسی با او برخورد می‌کند. ضمن این که وجه طبقاتی این دو مانند نمونه‌های مورداشاره در دوسر طیف نیست. سعید متعلق به طبقه متوسط است که اشاره‌ای به هیچ نوع محرومیت اجتماعی و اقتصادی در او نمی‌شود. پروانه هم بیش‌تر از آن که زنی نشان داده شود که موقعیت اقتصادی فوق‌العاده‌ای دارد، در واقع در جایگاه اجتماعی بالایی است؛ هرچند که خانه او در پیچ جنوبی مقابل پارک نیاوران در آن زمان مثل یک قصر به نظر می‌رسید و حالا در مقایسه با قصرهایی که در تهران ساخته شده، انگار یک خانه معمولی است.

اعتراض ملایم اجتماعی فیلم هم گاهی جنبه تقدیری و متافیزیکی پیدا می‌کند؛ آن‌جا که صبح شبی که پروانه و بابک شب‌شان را توی قایق و روی دریاچه سد کرج گذرانده‌اند، بابک که بیدار می‌شود با عصبیت برمی‌خیزد و رو به خورشید کثافت» فریاد می‌زند و دشنام می‌دهد که چرا طلوع کرده و شب رؤیایی‌اش را به آخر رسانده است.

سانتیمانتالیسم در امتداد شب از نوع رقیقش است. مقداری سوزوبریز دارد بابت سرطان بابک و خودکشی که عاشق بابک است و یک ماه‌عسل غیررسمی و رؤیایی دارد در شمال با موتورسواری و آوازخوانی و شومینه، به‌اضافه یک شب رؤیایی دیگر توی قایق در دریاچه سد کرج؛ سانتیمانتالیسمی از نوع آن‌چه مجله جوانان» در دو دهه 40 و 50 می‌پراکند. در اواخر دهه 1340، ر.اعتمادی علاوه بر پاورقی‌های پرطرفدارش، هر شماره داستانی می‌نوشت براساس یکی از ترانه‌های محبوب روز که اگر از یاد نبرده باشم، عنوان همان ترانه هم روی قصه بود و بالایش با حروف درشت این جمله چاپ می‌شد که هنگام خواندن داستان، آن ترانه را پخش کنید.

قصه عاشقانه در امتداد شب، شبیه آن داستان‌هاست که با چهره‌های جوان و محبوب و فیلم‌برداری خوش‌رنگ علیرضا زرین‌دست (در دورانی که اغلب فیلم‌های ایرانی سیاه‌وسفید بود)، به‌روز شده است.


نظرسنجی "وبلاگ در امتداد شب" در ارتباط با فعالیت های سینمائی خانم گوگوش بپایان رسید و نتایج آن اعلام میشود.

 

سوال وبلاگ : گوگوش در کدام فیلمهای سینمائی اش به خود واقعی اش شبیه بوده است؟

 

تعداد کاربران اینترنتی و نظر دهندگان:247 نفر

 

بیشترین رای ( حدود 70 درصد) متعلق به کسانی بوده که معتقد بودند گوگوش در فیلم " در امتداد شب" به خود واقعی اش شبیه بوده است.

 

رای بعدی مربوط به گوگوش و فیلم "بی تا " بوده ( حدود13 درصد) و بقیه هم در جدول بالا آمده است.

 

 1- در امتداد شب

 

 زن خواننده مشهور و محبوب/ ازدواج ناموفق/ درگیر و خسته بودن زن/ پسر جوان شیفته ی خواننده/ تجربه ی عاشقی: از عشق تا اوج / مرگ عاشق.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 2- بی تا

 

دختری احساسی و تنها/ تنها دلخوشی بودن پدر/  مرد مورد علاقه دختر به او بی اعتناست/ مرگ پدر/ غم زیاد/ ازدواج اجباری/ بی اعتنائی زن به همسرش/ مواجهه دوباره دختر با مرد مورد علاقه اش/ بی مهری مرد به زن/ تنهائی و ویرانی زن/ . سوار یک ماشین در کنار خیایان میشود و

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 3- همسفر

 

 زن متمول / فرار/ آشنائی با یک مرد فقیر/ ماموریت مرد فقیر برای رساندن دختر به خانواده/ ایجاد عاطفه و عشق بین زن و مرد

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 4- نازنین

 

 دختر / بارداری/ اجبار مرد به سقط جنین/ حوادث تلخ/ حفظ بچه و آغاز زندگی مشترک

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

5- احساس داغ

 

دو زن و یک مرد/ زن پولداری که مرد را دوست دارد/ زن( گوگوش) ازطبقه متوسط که مرد او را دوست دارد/ تلاش زن پولدار برای تصاحب مرد/ مرد سراغ زن ( گوگوش) می رود ولی دیر شده و او ازدواج کرده و صاحب بچه شده.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 





محمد بیک زاده تهیه کننده سریال امام علی(ع) در مصاحبه جدید خود گفت که انتخاب اول و اصلی نقش قطام در این سریال ، فائقه آتشین(گوگوش) بوده است. او گفت: در ابتدا به خود خانم آتشین گفتم. موافقت هم کرد. صحبت های این نقش گوگوش تا دفتر مدیر شبکه رفت ولی همانجا آب پاکی را روی دستمان ریختند ومجوز داده نشد. برای نقش مالک اشتر هم انتخاب اول ما فردین بود که او را هم از لیست ما حذف کردند.

خیلی دنبال بازیگر کاراکتر قطام گشتیم. خیلی‌ از ن بازیگر معروف هم اسم‌هایشان آمد و بررسی کردیم ولی هیچ کدام به دل ما نمی‌نشست. قطام از آنها درنمی‌آمد. همه آن بازیگرهای معروف بودند ولی آیا آنها بالرین هم بودند؟ باله فن راه رفتن و حرکت بدن است. ولی گوگوش هم اغوا کنندگی داشت. فن چرخیدن، راه رفتن، حرکت بدن را داشت و اینها برای ما مهم بود.




در هند اگر می‌خواهند یک بازیگر انتخاب کنند باید حتما رقص بلد باشد چون با بدنش کار دارد. در هالیوود اگر می‌خواهند یک بازیگر انتخاب کنند فقط اینکه این خوشگل است دلیل انتخابشان نیست. باید فن حرف زدن را بداند. یک آدم شیمبل را به سینما راه نمی‌دهند. اما در بازیگرهایمان کسی را داریم که سین شین می‌زند. شیمبل است ولی بازیگر شده. مجموع تولید فارغ‌التحصیل بازیگری تئاتر و سینما در ایران، ۴برابر نیاز دنیا است ولی از اینها بازیگر انتخاب نمی‌شود. از پارک بازیگر انتخاب می‌کنند. الان هم که از مهمانی بازیگر انتخاب می‌کنند. ویشکا در انگلیس تحصیل کرده بود و باله بلد بود. عمده‌ترین دلیل انتخابمان همین بود.

ما برای این نقش کسی را می خواستیم که اغوا کنندگی داشته باشد که بتواند یک مومن را به تحریک قتل حضرت علی(ع) وادارد و از بدن خود بخوبی بتواند در این مسیر تحریک کنندگی استفاده نماید.

سوال مجری: آیا گوگوش دهه 70 اغواکنندگی داشت؟

تهیه کننده: بله. بله. گوگوش هنوز هم اغوا کننده است! او الان اصلا جلوه های یک زن در این سن و سال را ندارد.


** زن اغوا کننده به زنی تحریک کننده میگویند که دارای جذابیت های جنسی و بدنی فوق العاده بالا است و میتواند یک مرد را از لحاظ ذهنی و رفتاری بنده خود سازد و مرد همه چیز زندگی و دین و ایمانش را هم به پای فرمان آن زن بریزد!


 نگاهی به ویدئو كلیپ های آلبوم اعجاز گوگوش - قسمت اول

 

گوگوش خواننده- بازیگر مشهور ایرانی، برای آلبوم اعجاز از بهار سال 92 تا پائیز امسال تاکنون 7 ویدئو کلیپ ارائه کرده است که به ترتیب پخش اینگونه بوده است:هیاهو/ اعجاز/ نگو بدرود/ بی من و تو/ نمیدونی/ نقطه پایان/ برای من

 

فضا و کیفیت این کلیپها جدا از کلیپهای رایج ایرانی است که اکثرا تهیه و پخش میشود و اکثرا شکل سینمائی دارد. خود خواننده جزء اصلی داستان است و خودش در صحنه ها حاضر است و در کنار بازیگران کلیپ جای دارد نه جدای از آنها که او در صحنه ای بخواند و بازیگران کلیپ و داستان در صحنه هائی جدا باشند و بعد صحنه ها بیکریگر متصل گردد. در این ویدئوهای زیبا و متفاوت از قبل در ویدئوهای گوگوش بطور دقیق تر، گوشه هائی از هنر بازیگری گوگوش بعنوان یکی از مطرحترین و بهترین هنرپیشه های تاریخ سینمای ایران هم نشان داده شده است که چقدر زیبا و با کیفیت بالایی نشان میدهد که یک بازیگر حرفه ای است و باید تاسف ها خود که سینمای ایران از چنین هنرمندی بی بهره است.

 

گوگوش در این هفت ویدئو موضوع اصلی عشق را همانطور که خودش گفته است موضوع اصلی ترانه های این آلبومش هست تصویر کرده است. جالب توجه این است که او این فرصت و جسارت عالی را این بار داشته تا نگاه شخصی اش از عشق و دوست داشتن را بیان نماید. غیر از ویدئوی هیاهو که متفاوت با سایر ویدئوها است و همچنین ویدئو كلیپ " برای من "، پنج ویدئوی دیگر دو موضوع کلی دارند: عشق و اروتیسم. اروتیسم مفهوم نهائی عشق است یعنی ایجاد یک رابطه ی با جاذبه و هیجان خاص در بیننده . گوگوش به زیبائی و متفاوت،این بار به وضوح توانسته علائق و نگاه شخصی اش از عشق را در این ویدئوها تصویر کند.

 

 

 

اعجاز

 

در ویدئو کلیپ اول پخش شده آلبوم جدیدش به نام اعجاز بیشتر مفهوم عشق بیان شده که خود این هنرمند در صحنه ای به مهر و عشقی والا بوسیده میشود. عشقی مادر و فرزندی و همسری .

نمیدونی

 

در " نمیدونی" با تیپ مدرن و امروزی گوگوش مواجه ایم  که کار یک طنز خاصی هم چاشنی کار دارد و مرد  عاشق سنتی با زن مدرن و شیک امورزی تقابل جالبی را درست کرده اند.در این ویدئو گوگوش همراه و در کنار گروه رقصنده هاست.

 

نقطه پایان

 

در ویدئوی " نقطه پایان" با تیپ کلاسیک و مدل فیلمهای قدیمی سینمای جهان مواجه ایم و  به سبک همان فیلمها شاهد رد و بدل شدن بوسه آتشین قهرمانان زن و مرد فیلم هستیم. کلاس و سطح بازیگری گوگوش در این آثار سیاه و سفید و کلاسیک کاملا واضح است.

 

 

نگو بدرود

 

برعکس ویدئوی قبلی، در کلیپ دوم آلبوم یعنی نگو بدرود صحنه هائی به تصویر کشیده شده که تا بحال در هیچ کلیپی ایرانی دیده نشده و شامل صحنه های معاشقه از سوی بازیگران کلیپ میباشد که گوگوش بخوبی و به صراحت علایق خود را از مفهوم عشق در این کارهایش بیان داشته است بدون اینکه بخواهد از حضور این صحنه ها در ترانه ی کلیپش هراسی داشته باشد. داستان زن داستان در کلیپ نگو بدرود که در صحنه های عاشقانه حضور دارد و در خاطراتش خاطره های قدیمی عاشقانه با مردی که اکنون به او خیانت کرده است را از زبان گوگوش میشنویم.( توضیح لیدا جان مدیر وبلاگ گلبانوی ترانه: گوگوش نقش روح مادر آن دختر جوان را بازی میکنه که به خاطر اینکه دخترش در عذابه به همراه یک فرشته ی همراه که اون پیر مرده باشه به زمین بر می گرده تا شاهد سرنوشت دخترش باشه.و در اول ویدیو گوگوش رو با لباس سفید میبینیم ولی در اخر که دخترش به عشقش میرسه گوگوش رو با لباس سرتاسر سفید و با لبخند رضایت میبینیم که به همراه اون فرشته بر میگرده به اون دنیا.) 

بی من و تو

 

اما در ویدئوی سوم با نام  بی من و تو  که شعر آن متعلق به شاعر بزرگ مولانا میباشد گوگوش آهنگساز هست و این جسارت را کرده که مفاهیم عاشقانه ی قدیمی را در فضای امروزی بگوید و در اوایل این ویدئو صحنه های زیبائی از عاشقانه های یک مرد و زن دیده میشود  و عادت بیننده را میشکند که عادت کرده در تصاویر موسیقیهای با این نوع شعرها تصاویر تکراری و سطح پائین ببیند. بخصوص که صحنه های عاشقانه به سمت صحنه های اروتیک و معاشقه ای میرود که این از امتیازهای نگاه گوگوش به عشق  است که تا حالا در هیچیک از ویدئوهای قبلی تر خود، تجربه و بیانش نکرده بود.

 

* خاطره و شخصی گوگوش:

 

هیاهو

 

 

اما ویدئوی " هیاهو " داستانی متفاوت با سایر کلیپهای تاکنون ساخته شده برای آلبوم اعجاز دارد و هیچ کسی جز خود گوگوش در تمامی صحنه ها ظاهر نشده و داستان خودش و خاطرات ترانه های خاطره انگیزش را میگوید. گوگوش از 5 نوع پوشش و آرایش در این ویدئو استفاده نموده است که یکی از بهترین آن که مناسبتر از بقیه پوششهای گوگوش در کل این کلیپ است، لباسی به رنگ جذاب و نه ی بنفش-صورتی رنگ است. این تیپ گوگوش، تنها مدلی بوده است که گوگوش از آن برای عکاسی از چهره در داخل استودیو " عکس پرتره "از خودش انتخاب نموده و عکس آتلیه ای از آن تهیه کرده است و همین مدل لباس هم در مصاحبه اش با مجله جوانان استفاده شده است که نشان میدهد خود گوگوش نیز از میان همه مدلهایش در این ویدئو کلیپ، بیشتر به همین مدل بسیار شیک از خود علاقه مند بوده است.

 

برای من

ویدئو كلیپ " برای من " در همه ویدئوهای این آلیوم گوگوش متفاوت تر می باشد و میتوان گفت كه یك كار شخصی گوگوش است و با داستانی از عشق و آدمها مواجه نیستیم  و هر چه هست فقط خود گوگوش است و با احساسش آشنا میشویم كه عشق را بازگو میكند.


آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

شادان شهرو بختیاری : shadanblog میهن موزیک بهترین مطالب روز ایران و جهان ilove-1919 ghabechubipc wizardymous tenium blindowl دانلود آهنگ جدید | دانلود موزیک | میفا سانگ | دانلود آلبوم 4iran